محل تبلیغات شما




شنبه
نه نمی شود !!
حتی در فلسفی ترین.
یک شنبه
باز هم نمی شود !!!
حتی در منطقی ترین ساعت هفته
بانوی م.
نه نه
همکلاسی ا.
نه نه نه
همکلاسی آقای مختاری
بهتر شد
لطفا از جلسه ی بعدی
چند نجات غریق با خودت همراه کن
حواس جمعی و بی خبر
که چند همکلاسی
در اقیانوس آرام ات
بی حواس غرق می شوند و
در حضورشان غیبت می خورند
دوشنبه
نه نمی شود
سبز می پوشی
تمام انگشت های کلاس
مخصوصا انگشت های ظریف
جنون گره گذاری
به ناخن های شان هجوم
سه شنبه
نه نمی
آخر چرا نمی شود
فیروزه ایی می پوشی
نمی شنوی بوی سیگار ندامت چنگیزخان
سر کلاس تاریخ
از حمله به نیشابور
و چرا شال تو پرچمش نبود

تقدیم به تنها همکلاسی آقای مختاری


برای شما نیست

 بخوانی،مبتذل می شود

 بگذار، واژه هایش راه خود را بروند

دروغ میگویی"من دوست دارم"

حتی سایه ات را هم تبعید کردم

 به ابری ترین روزها

باور کن از تنها ماندن نمی ترسم
 
با او به تماشای اتوبان می نشینم
 
با هم سیگار می کشیم
 
شعرم

حرفم

را قورت میدهم

حتی اگر نخواهم

شعرهایم با تو هم صحبت می شوند

فراموشی گرفتم، که خاطره ی تلخ من شدی


با اذان کلاغ ها

قبله به طرف مهمان قیام می کند

مسجد به او

کفش هایم به بازداشتگاه

نگهبان ؛
            به عقده های جنسی اش
                                             اقتدا میکند

محراب رو به بیت المقدس نماز می خواند

سجاده ها تابعیت می گیرند

گلدسته ها باید فردا نماز بخوانند

وقتی آشیانه ی کلاغ ها

رسانه های ملی است


بهانه ایی برای ساعت بکش

امشب کوک شود

فردایت را بیدار کند

دیروز

شبیه این اتفاق

امروز من شد

در فرداها تکرار میشوند

شانه ایی

امروز خوابیده ام را بیدار کرد

 در کیفی حاوی چروکها می خوابم

برای مقصد نیامده ایی دیگر

اتوبوس شب

امروزم را بیدار میکند

برای غسل در رفتن


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

استاد آرش آذرپیک مدرسه ی شاد پرسش مهر بیستم